40 سال پیش در دانشگاه پرستاری استنفورد آزمایشی توسط یک پرفسور روانشناس انجام شد به این صورت که به چند کودک 4 ساله که در یک اتاق جمع شده بودند شیرینی داده شد و به آنها اجازه دادند که شیرینی ها را بخورند ولی اگر بتوانند 15 دقیقه صبر کنند و بعد آن را بخورند یک شیرینی دیگر هم به آنها داده می شود. 70% آنها در همان لحظه شیرینی خود را می خورند و فقط 30% آنها صبر می کنند و بعد از 15 دقیقه شیرینی خود را می خورند تا بتوانند یک شیرینی دیگر بدست آورند. در سالهای بعد این آزمایش در چند کشور دیگر از فبیل برزیل و ژاپن انجام شد و همین نتیجه یعنی دو سوم صبر نکردند و یک سوم صبر کردند به دست آمد. قسمت جالب آن این است که 15 سال بعد محققین این آزمایش را دنبال کردند و دریافتند که در تست انجام شده آن دسته از بچه هایی که برای به دست آوردن شیرینی دوم صبر کردند 250 امتیاز بیشتر بدست آوردند و این نشان می داد که دستیابی آنها به اهداف انتخابیشان ( علمی، ورزشی، هنری و… ) بیشتر از سایرین است و طبیعتا انسانهای شادتر و موفقتری هستند. بنابراین افرادی که میتوانند در کامرواسازی و لذت بردن تأخیر ایجاد کنند، در آینده موفقتر خواهند بود.

حالا می توانید این آزمایش را در مورد خودتان انجام دهید تا دریابید جزء کدام دسته هستید.  ببینید واقعا چه کاری انجام می دهید زمانیکه کامرواسازی خود را به تأخیر می اندازید؟ شما به آینده بیشتر از حال اهمیت    می دهید؟ مایلید لذت کوچک فعلی خود را به دلیل منفعتی در آینده کنار بگذارید؟ درکتاب « تناقض زمان » آمده است که همه ما از نظر اهمیت به زمان متفاوت هستیم و همین تفاوت، طرز تفکر و عملکرد ما را شکل می دهد.

افراد با نگرش به آینده

برای افراد با این نوع نگرش می توان گفت که تصمیمات و عملکرد امروزه آنها ناشی از اهداف بلند مدت آنهاست و همین باعث می شود که با انگیزه بیشتر و هدفمندتر برای یک زندگی بهتر برنامه ریزی کنند. کلید اصلی موفقیت آنها نظم شخصی و تأخیر در کامرواسازی ( بالا بودن آستانه تحمل ) می باشد. این افراد در حرفه و مقاطع علمی موفقتر از سایرین هستند؛ همچنین خوب غذا می خورند، خوب ورزش می کنند و معاینات پزشکی سالانه انجام می دهند. ولی همیشه این افراد قدردان لحضات خود نیستند و همیشه از دریچه حال به هدف بعدی خود می نگرند بنابراین لحضات خود را فدای آینده می کنند. معمولا اینگونه افراد برای خانواده خود وقت نمی گذارند چرا که خانواده و دوستان همیشه شما را در لحضات می خواهند.

افراد با نگرش به حال

این افراد در جستجوی فعالیتها و روابطی هستند که برای آنها لذت، تنوع، کامرواسازی فوری و بازدهی کوتاه مدت را به ارمغان بیاورد. آنها از خستگی، ملالت، تلاش، استقامت و تکرار دوری می کنند. این افراد اهل تفریح و بازیگوشی هستند و بدون فکر و با انگیزه آنی عمل می کنند و به فعالیتها تا زمانی که برای آنها لذت بخش است ادامه می دهند. آنها بیشتر تمایل به قمار دارند و به استفاده از مواد مخدر و نوشیدن الکل راغب هستند؛ کمتر تمایل به ورزش و خوب غذا خوردن و انجام معاینات پزشکی دارند. آنها کمتر تمایل به موفق بودن دارند. در عین حال برخی از این افراد درک عمیقتری از شادی دارند چرا که در حال زندگی می کنند و از زندگی لذت می برند.

افراد با نگرش به گذشته

اینکه چطور به گذشته می نگرید نیز اهمیت دارد چرا که متوجه می شویم زندگی ما دارای مسیر مشخصی است. چنانچه گذشته خود را شادی بخش به یاد بیاورید، آینده شما نیز شاد خواهد بود؛ و یا اگر خود را در گذشته ای غم بار ببینید مسلما آینده شما غم بار خو اهد شد.

آیا می توان نگرشها را تغییر داد؟

آزمایشاتی که از بچه های 4 ساله انجام شد، نشان داد که ما همگی از یک « گرایش خود ساخته  » برخوردار هستیم و می توانیم آگاهانه نگرشهای خود را تغییر بدهیم. به عنوان مثال اگر از فردی که دارای نگرش به آینده است پرسیده شود که هر صدایی که می شنود را نام ببرد و یا هنگام نشستن روی صندلی چه اعضایی از بدنش در تماس با صندلی قرار می گیرد؛ می تواند نگرش خود را از آینده به حال تغییر دهد. یا از کسی با نگرش به حال بپرسید که شغل مورد نظر خود را توصیف کند می تواند تمامی پراکندگی ذهنی خود را در مورد آن به صورت کاملا مرتب تا به دست آوردن اهداف خود در زمینه شغلی به تصویر بکشد.

در واقع عاملی که باعث تغییر نگرش می شود « شرایط محیطی » است. مثلا  قارنشینان برای زنده ماندن در حیات وحش و پیدا کردن غذا نیاز به بودن در زمان حال داشتند؛ یا همزمان با انقلاب در صنعت کشاورزی، مردم وقت بیشتری را به فکر کردن به آینده اختصاص دادند. مثال دیگر اینکه مردمی که در خط استوا زندگی می کنند نسبت به افرادی که در نقاط سردسیر و دارای فصل سرد هستند، کمتر به آینده فکر می کنند چرا که در فصل زمستان ما نیاز به برنامه ریزی بهتر برای گذران این فصل داریم. همچنین نوسان های اقتصادی و سیاسی باعث میشود مردم بیشتر به امروزشان بیندیشند تا اینکه به فکر ایجاد سرمایه گذاریهای طولانی مدت باشند. به طور کل چنانچه بخواهیم در زمان حال به آینده بیندیشیم باید در امنیت و ثبات باشیم.

افراد با نگرش تعادلی

لطفا فکر نکنید که این به این معنی است که بیشتر به آینده بیندیشیم خیر. شادترین و مؤثرترین انسانها کسانی هستند که در تمامی نگرشهای آینده و حال درتعادل قرار دارند و به گذشته خود مثبت      می نگرند. چنانچه مشغول انجام کاری هستید به آینده بنگرید؛ وقتی کارتان تمام شد زمان استراحت کردن فرا رسیده است پس باید نگرش به حال داشته باشید. در گذران تعطیلات با خانواده به گذشته بنگرید تا بتوانید از مراسم ها و آیین های قدیمی لذت ببرید. بنابراین بهتر است بگوییم در همه حال نگرشی تعادلی داشته باشیم.

در بازی فوتبال این مورد به خوبی قابل لمس است. حتما بازی هایی را دیده اید که در ابتدا بسیار زیبا و هوشمندانه پیش می رود ولی در انتها به شکست منجر می شود و یا شاید به پیروزی برسد ولی به انتهای جدول لیگ برود؛ به این دلیل است که بازیکنها فقط نگرش به حال دارند و از نگرش تعادلی برخوردار نیستند به این صورت که به قوانین بازی توجه نمی کنند و تا انتها به آن وفادار نمی مانند. در سال 2004 تیم ملی فوتبال قنا مربی را از کشور صربیا ( جزء جمهوری یوگسلاوی ) به نام راتومیر دوی کویچ استخدام کرد. او بیرحمانه به نظم، سختی، بازی پرگل و وقت شناسی اهمیت می داد. او با انتظارات زیاد از بازیکن ها به آنها می گفت اگر سخت تلاش کنند به بازی نیمه نهایی می رسند. در سال 2006 با ترکیب نگرش به حال ( خلاقیت ) و نگرش به آینده ( آرزوی بردن ) آنها تقریبا به پیروزی جام جهانی رسیدند با شکست به تیم برزیل در بازی نهایی این برد را از دست دادند ولی آنها جایزه تأثیرگذارترین تیم سال فیفا را به دست آوردند.