گاهی وقت ها از کار کردن با مدیری که دوستش داریم و به او احترام می گذاریم و او نیز متقابلا به ما اجترام می گذارد، لذت می بریم ؛ و گاهی وقت ها این ارتباط خیلی خوب نیست و ما مجبوریم با کسی که به سختی می توانیم او را تحمل کنیم کنار بیاییم. با این اوضاع اقتصادی و بازار بد کار مسلما نمی توان هر زمان که نتوانستیم با رئیس خود کنار بیاییم، از شغل خود کناره گیری کنیم و استعفا دهیم. به همین دلیل راه کارهایی در این رابطه ارائه می شود تا در دفتر کار خود تبدیل به یک آدم پوست کلفت بشوید و یاد بگیرید چطور با رئیسی که هر روز صبح او را باید ببینید کنار بیایید.

آیا رئیس شما آدم بدی است یا فقط یک مدیر بد است؟

اولین چیزی که شما باید از آن سر در بیاورید این است که آیا رئیس شما مدیر بدی است یا شخصیت بدی دارد. اگر مدیر بدی است مشخص است که شما را برای موفقیت در شغل تان راهنمایی نمی کند. اگر شخصیت بدی دارد می توان گفت به دلایل شخصی چشم دیدن همدیگر را ندارید. اگر فقط رئیس تان مدیر بدی باشد عملا شما می توانید با ارائه طرح ها و ساختارهای بهتر، مشکل او را جبران کنید. ولی اگر مشکلتان شخصیت او باشد، شغل شما نیاز به تصحیح و بازبینی نقش شما دارد. می بینید که همیشه راهی هست تا با مسائل خود مواجه شوید.

از خود بپرسید آیا شما در این مشکل سهیم هستید؟

سوالی هست که احتمالا نمی خواهید از خود بپرسید: آیا مشکل، شما هستید؟ به یاد داشته باشید هر کسی قهرمان داستان خویش است و همه حق را به خود می دهند. مدیر شما هم مثل بقیه افراد است. برای لحظه ای به عقب برگردید و از خود بپرسید آیا در این ارتباط بد شما هم عامل هستید. به عنوان مثال اگر شما به جای اینکه به موارد طرح شده او جواب دهید، به او واکنش نشان دهید احتمالا احساسات شما پاسخ گوی او می شود. همیشه تمرکز خود را بر کار خود بگذارید نه بر شخصیت رئیس خود. سعی کنید پاسخ های عاطفی خود را از چیزهایی که شما را اذیت می کند جدا کنید و زمانی که او کاری می کند که شما را ناراحت می کند،  به او بازخورد حرفه ای بدهید. شما هر دو آدم های بالغی هستید و بهتر است اینچنین نیز رفتار کنید.

دوست داشتن و احترام را از هم تمیز بدهید.

در ارتش شما نمی توانید رئیس خود را انتخاب کنید حتی نمی توانید هر وقت از کسی خوشتان نیامد آنجا را ترک کنید. شما مجبورید خود را با شرایط تطبیق بدهید، سازگار کنید و راهی بیابید تا از این تفاوت ها سر در بیاورید و از کنار آن بگذرید. به یاد داشته باشید شما برای دوست پیدا کردن به سرکار نرفته اید. البته این عالیست که بتوانید در محل کار خود دوست پیدا کنید و اگر بتوانید سعی خود را برای این کار باید بکنید اما بدانید که باید این دو مسئله که آیا رئیس خود را دوست دارید یا خیر و آیا می توانید یاد بگیرید که به موقعیت او احترام بگذارید؛ تفاوت قائل شوید و این دو مسئله را از هم تفکیک کنید.

چه کارهایی می توانید برای خودتان انجام دهید تا از عهده این کار برآیید؟

حتی اگر شغل شما افتضاح باشد به این معنی نیست که نمی توانید این وضعیت را درست کنید. بیایید کارهایی را انجام دهیم که با آنها بتوانید خودتان را مدیریت کنید. مشکل شما با رئیستان چه شخصی باشد، چه حرفه ای می توانید با این راه کارها از پس آنها بر بیایید :

  • بفهمید چه استرسی به شما وارد شده و چطور با آن باید مبارزه کنید.

اگر رئیس تان به شما استرس وارد کرده و شما عصبانی هستید بهتر است از ترفندهای آرامش بخش در محیط کار خود استفاده کنید مثلا مدیتیشن، تنفس عمیق یا راه رفتن تا آرامش خود را قبل از جواب دادن به رئیس خود بازیابید. ولی اگر برای انجام این کارها فرصتی نبود و در مقابل رئیس تان بودید، احساسات خود را کنترل کنید و از او بخواهید در فرصتی مناسب به او پاسخ بدهید. هر کاری که انجام دادید محتوای پیام را از پیام رسان جدا کنید.

  • ·        یک دفترچه خاطرات کاری برای خودتان درست کنید.

اگر بنا به هر دلیلی در محل کار خود با رئیس تان راحت نیستید، یک دفترچه خاطرات کاری می تواند ابزار خوبی باشد تا بتوانید حرفهای خود را در آن منعکس کنید و کمی سبک شوید. در مورد احساس خود و نوع تعاملات خود بنویسید. این افکار خود را محرمانه نگه دارید و از اینکه همه این حرفها را بیرون ریخته اید لذت ببرید و بعد به سرکار خود برگردید.

  • با مدیر دیگری که به او با دیده احترام نگاه می کنید صحبت کنید.

در بخش دیگری از محل کار خود شاید مدیر دیگری باشد که بتواند حرفهای شما را در مورد فشار رئیس تان درک کند. شاید بتوانند با شما راحتتر از رئیس تان باشند. به علاوه حتی اگر نتوانید همه چیز را به او بگویید، باز هم از اینکه کسی هست که بتوانید از او یاد بگیرید، رشد کنید و مهارت های خود را توسعه دهید، استفاده خواهید کرد.

  • یک خط مشخص بین کار و زندگیتان بکشید.

یک سرگرمی برای خود در خارج از محل کار خود داشته باشید. ورزش کردن، با خانواده بودن و با کسانی که دوستشان دارید زمان خود را سپری کنید و به این طریق از زمان شخصی خود محافظت کنید و آن را از کار جدا کنید. رابطه خود را با رئیس خود در یک جعبه کوچک بگذارید تا هر وقت که بتوانید با آن کنار بیایید و  تا آن زمان از زندگی خود لذت ببرید.

 

چطور رابطه خود را با رئیس تان بهبود ببخشید؟

حالا می توان گفت شما ابزارهایی را دارید که می توانید روی خودتان کار کنید. حالا وقت آن است که روی رئیس تان کار کنید و لایه هایی را که از آن متنفرید بردارید. اگر شانس داشته باشید می توانید به چیزی که می خواهید برسید. پیشنهادات ما می تواند به شما کمک کند.

  • به رئیس خود نزدیکتر شوید.

اگر مشکل رئیس تان این است که ارتباط برقرار نمی کند یا برای کار استثناء قائل می شود، گاهی اوقات با او جلساتی را تشکیل دهید تا در مورد کارهایی که انجام می دهید با هم بحث و تبادل نظر داشته باشید. بله ممکن است این جلسات باعث شود کارهای شما بیشتر شود اما ارزش آن را دارد تا در مورد فرصتهای کاری صحبت کنید.

  • یاد بگیرید انتقادات سازنده کنید بدون اینکه به نظر آدم بدی برسید.

همانطور که قبلا گفته شد شما و رئیستان هر دو انسانهای  بالغ و حرفه ای  هستید. حتی اگر رئیس شما هم مدیر بدی و هم آدم بدی است باز هم هر از گاهی حداقل یک انتقاد سازنده کوچک را درک خواهند کرد. البته اگر این انتقاد را با زیرکی و درایت منتقل کنید. گاهی پیشنهاداتی را برای بهبود رابطه خود به او ارائه دهید. مثلا از آنها بخواهید زمان صحبت کردن، شما را به کناری بکشند و خصوصی صحبت کنند.

  • با مهارت های رئیس خود و بر اساس اولویت های او کار کنید.

واقعیت این است که اکثر آدم های شایسته بر سر کار خود نیستد. گاهی یک مدیر به دلایل مخلف از بخش دیگری وارد می شود. با زمینه های کاری رئیس خود آشنا شوید و با وجوههای مشترک کاری بین خودتان رابطه برقرار کنید. اولویت های او را بیابید و بدانید رئیس شما برای چه کسی به شدت  سخت کار می کند. این جوابها می تواند به شما بینش های جدید بدهد تا بدانید به چه چیزی توجه بیشتر داشته باشید و مهمترین پروژه برای رئیس شما چیست.

  • فقط کارمند رئیس تان نباشید بلکه دستیار او باشید.

هر از گاهی در مورد اولویت هایی که در راه هستند بحث کنید. هیچ بهانه ای از اینکه نمی دانید رئیس تان روی چه چیزی کار می کند برای خود نتراشید. هر هفته زمان کوتاهی را برای روشن شدن اولویتها و صحبت کردن در مورد مسائل کاری مشترک اختصاص دهید. انجام این کار باعث می شود رئیس تان در گروه با شما ارتباط برقرار کند و مهارت های مدیریتی خود را بهبود ببخشد.

  • به عنوان راهی برای تلافی کردن، مسائل را حل کنید و راه حل ارائه دهید.

اغلب می گویند خوب زندگی کردن بهترین جبران است. بنابراین با محبت و بهره وری بالا رئیس خود را غرق کنید. اگر او با عث پریشانی شما شده است در بازتاب عمل او رضایت و عطوفت را نشان ندهید در عوض کاری کنید که دقیقا او می خواهد به عنوان رئیس از شما ببیند : یک راه حل برای مسئله ای که او مطرح کرده است. مسائل کاری خود را حل کنید، به رئیس خود اهمیت بدهید و بگذارید آنها بفهمند که شما چه کارهای خوبی را انجام داده اید. ابتکار عمل را بدست بگیرید و در مقابل همکاران و مشتریان نشان دهید که همکار رئیس خود هستید. البته بهترین راه برای انجام این کار این است که کارهای بزرگ انجام بدهید. بگذارید رئیس بد، از شما یک کارمند بهتر بسازد.

اگر مشکل شما با رئیس تان این است که او مدیر بدی است گاهی استفاده کردن از قدرت نفوذ شخصیتی و زمینه های مشترک برای زدودن مشکلات مدیریتی، بهترین راه برای موفقیت شما و رئیس تان است. نهایتا اگر اینطور به رئیستان ثابت شود او بیشتر مایل به کار کردن با شماست. اگر مشکل شخصیتی است گاهی نزدیک شدن به اندازه کافی می تواند کلید اصلی برای شکستن این دیوار بین شما باشد. کار کردن بر اساس اولویت های مشابه به سمت هدف مشترک می تواند ضخیم ترین یخ ها را ذوب کند. به یاد داشته باشید که شما در یک تیم هستید.

یک نظر دربارهٔ «چطور کارمند خیلی حساسی نباشیم و با وجود تنفر از رئیس مان به کار خود ادامه دهیم؟»

  1. عالی بود. از فردا تلاش می کنم همینطوری رفتار کنم.
    ممنون.

نظرات بسته شده‌اند.